ملازمت دولت و عدالت در فلسفه سیاسی
author
Abstract:
امروزه «عدالت»، گو آنکه هنوز جایگاهی در میان برخی از فلاسفه سیاسی دارد، اما در کشاکش مباحث اقتصادی نولیبرال و سیاستهای بینالمللی قدرتهای بزرگ تقریباً به فراموشی سپرده شده؛ «دولت» اما وضعیت بهتری دارد. این مقاله سعی دارد با استفاده از روش تبارشناسی تلازم این دو مفهوم و نه الزاما اینهمانی آنها در خاستگاه خود را به نمایش بگذارد. اصول کلاسیک عدالت، یعنی آزادی سیاسی و اصول عدالت توزیعی بهعلاوه احترام به برابری طبیعت، اصول مستتر در اندیشه دولت، چه دولت باستانی و چه دولت مدرن، هستند. «دولت» نیز در خاستگاه خود برای شکل دادن به هویت سیاسی انسان، اصول عدالت را پیشفرض گرفته است. این امر ورای خطابهای اخلاقی است و بیشتر به خاستگاه مشترک این دو مفهوم تاکید میکند. البته روایت ما از مفاهیم سیاسی متفاوت از روایات سوژهگرایانه مدرن است. بنابراین سعی دیگر ما این است که عدالت و دولت را از مفاهیم سوژهگرایانه، مفاهیمی که انتقادات زیادی بدانها وارد شده، جدا سازیم و این امر را اثبات کنیم که حتی با پیشفرضهای فلسفههای منتقد مدرنیته نیز اصول عدالت و دولت سر جای خود باقی میمانند و حتی اکنون برای پاسداری از آنها باید اهتمام بیشتری بهخرج دهیم. بنابراین در بررسی خاستگاه مفاهیم اصلی فلسفه سیاسی، در مرحله نخست دولت باستانی و در مرحله بعد اصول امروزین عدالت و دولت در بههمپیوستگی خود و سرچشمه مشترک خودشان نشان داده خواهند شد.
similar resources
رابطه حکمت مدنی و عدالت در فلسفه سیاسی اسلام
موضوع حکمت مدنی‘ «کنش ارادی انسان» است که با خرد و آزادی او بستگی تام دارد و هدفش ایجاد دگرگونی بنیادین در آدمی برای نیل به سعادت راستین می باشد و لذا ریشه در فطرت انسان دارد. با توجه به این امر مفاهیم و گزاره های اخلاقی رابطه استی و بایستی در این حوزه مطرح و دارای اهمیتند. در چنین نگرشی «بایستی» به مفهوم «ضرورت» و« حتمیت» است و این ضرورت از نوع« بالقیاس» می باشد. بدین معنا که به حکم ضرورت بالق...
full textواکاوی گفتمان عدالت در فلسفه سیاسی عصرجهانی شدن
عدالت یکی از مهمترین محورها و نمادهای مفهومی فلسفه سیاسی غرب از ابتدا تاکنون بشمار میآید، ولی این مفهوم در سیر تاریخی خود بخصوص در سده بیستم با تحولات معنایی خاصی مواجه بوده است، چرا که همانند سایر مفاهیم علوم اجتماعی تحت تاثیر دو متغیر زمان و مکان است. در واقع میتوان گفت که سرمشقهای فکری عدالت در سده بیستم تحول یافت، چرا که سده بیستم با تحولات شگرفی در عرصههای معرفتی، فرهنگی، اقتصادی و س...
full textرابطه حکمت مدنی و عدالت در فلسفه سیاسی اسلام
موضوع حکمت مدنی‘ «کنش ارادی انسان» است که با خرد و آزادی او بستگی تام دارد و هدفش ایجاد دگرگونی بنیادین در آدمی برای نیل به سعادت راستین می باشد و لذا ریشه در فطرت انسان دارد. با توجه به این امر مفاهیم و گزاره های اخلاقی رابطه استی و بایستی در این حوزه مطرح و دارای اهمیتند. در چنین نگرشی «بایستی» به مفهوم «ضرورت» و« حتمیت» است و این ضرورت از نوع« بالقیاس» می باشد. بدین معنا که به حکم ضرورت بالق...
full textعدالت و مصلحت در فلسفه سیاسی امام خمینی (ره)
عدالت و مصلحت دو موضوع از مهم ترین موضوعات فلسفه ی سیاسی است که ربط این دو با هم هم واره ذهن بسیاری از فیلسوفان سیاست را به خود مشغول داشته است. فلسفه ی سیاسی حکمت متعالیه یکی از مناسب ترین بسترهایی است که این موضوع می تواند در آن مورد بررسی قرار گیرد. امام خمینی رحمه الله از برجسته ترین متفکران این دستگاه فلسفی هستند که به نوعی با رهبری جمهوری اسلامی ایران، زمینه ی احیای هر دو مفهوم عدالت و مص...
full textماهیت دولت و مبانی تأسیس آن در فلسفه سیاسی هابز و لاک در روایتی پارادایمی
هابز و لاک به عنوان دو اندیشمند انگلیسی قرن هفدهم میلادی، تأثیرات عمیقی بر جریان اندیشه سیاسی گذاشتند تا آنجا که میتوان آنها را از جمله مؤسسین فلسفه سیاسی لیبرالیسم ـ که اکنون یکی از فراگیرترین مکاتب سیاسی است- و بنیانگذارن نظام دولت- ملت فعلی جهان دانست که تحقیق در اندیشهی آن دو را ضروری میسازد. هابز و لاک هم از نظر فلسفی و هم از نظر اندیشه سیاسی شباهت بسیاری به یکدیگر دارند: هردو تجربه...
full textMy Resources
Journal title
volume 4 issue 14
pages 69- 102
publication date 2018-08-23
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023